همسر شهید مصطفی صدرزاده با اشاره به شب ملاقات پیکر همسر خویش گفت: آنشب فاطمه خانم(دخترم) تا صبح نخوابید، همهاش گریه میکرد و میگفت آن پیکر بابای من نبود.
به گزارش مدیریت استراتژیک از تهران، خانم ابراهیمپور همسر شهید صدرزاده در همایش یاران شهید سلیمانی با محوریت شهید مصطفی صدرزاده اظهار کرد: زندگی بنده و آقا مصطفی به دو نقطه تقسیم شد؛ زندگی قبل از شهادت و زندگی بعد از شهادت. زندگی قبل از شهادتی که تقریبا نزدیک به نه سال بود و زندگی بعد از شهادتی که هشت سال و چند ماه است. ما فقط یک مصطفی دادیم وی گفت: ما در برابر خواهران و برادران فلسطینی، یمنی، سوری و لبنانی که در اوج تمام سختیهای مالی و جانی در کنار صحنه بچههایی که شهید میشوند، مادرهایی که در فراق بچههایشان زاری میکنند، خانوادههایی که همه با هم شهید میشوند حرفی برای گفتن نداریم چون ما فقط یک مصطفی دادیم.
شهید مدافعحرم مصطفی صدرزاده(سید ابراهیم) همسر شهید صدرزاده ادامه داد: وقتی آقا مصطفی میخواستند بروند سوریه گذشتن از اینکه در کنار مردی باشی که تماما محبت باشد و بخواهد برود سخت بود؛ آقا مصطفی برعکس خیلی از آقایان بودند که ابراز محبت کلامی برایشان سخت است و ایشان به راحتی ابراز محبت کلامی داشتند و گذشتن از این مرد در کنار یک دختر شش ساله و یک پسر شش ماهه کار را سختتر میکرد. چطور میتوانم بگویم من نتوانستم از مصطفی بگذرم؟